بنیتابنیتا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه سن داره

بنیتا دختر بی همتای من

واکسن دوماهگی بنیتای عزیزم

1392/8/26 22:31
نویسنده : اکی
423 بازدید
اشتراک گذاری

دخترگلم تبریک میگم عزیزدلمممممممممم امروز دوماهه شدی فرشته کوچولوی من امروز بابابایی بردیمت برای چکاپ وواکسن دوماهگی پیش اقای دکتر خاچاطوریان دکتر خوب ومهربونت

از دوهفته پیش تحقیقات رودرمورد واکسن شروع کردم که دخترعزیزم کمتراذیت بشه تب نکنه دردنکشه خییییییییییییییییییییلی استرس داشتم هرچی به روز واکسن نزدیکترمیشد استرسم بیشترمیشد ازهرکی میرسیدم سوال میکردم وراهنمایی میخواستم خلاصه ساعت 4.30 رفتیم درمانگاهی که اقای دکتراونجاهستن وقتی رسیدیم یادم افتاد کارت واکسنت روازبس هول کرده بودم یادم رفته بیارم حالاخوبه درمانگاه به خونه نزدیک بود بابایی رفت کارتت رواورد

ساعت 5.15نوبتمون شد راستی قبل ازاینکه بریم بهت قطره استامینوفن دادم که خدای نکرده تب نکنی دکتر اول قدووزن ودور سرت رواندازه گرفت دور سرت 38.5 قدت 55 وزنت 4600 بود که باتوجه به قدووزن اولیت دکترازروند رشدت خیلی راضی بود

بعدنوبت واکسن شد اول قطره فلج .......... بعدش واکسن هپاتیت وبعدش واکسن سه گانه که من خیلی ازش میترسیدم که اذیتت کنه الهی بمیرم برات مامانی دردت اومد گریه کردی منم باهات گریه کردم بابایی پاهات روگرفت من که طاقتش رونداشتم اقای دکترواکسنت روزدیه گریه باصدای بلندکردی ولی زوداروم شدی وقتی تموم شد داشتم لباست رو تنت میکردم بهم لبخند زدی انگار دنیاروبهم دادن فهمیدم که خوبی عزیز دلممتمممممممم وقتی هم رسیدیم خونه برات کمپرس سرد گذاشتم هردوساعت یک بار 5 دقیقه قطره روهم 4 ساعت یکبار دارم بهت میدم خداروشکر حالت خوبه ومشکلی نداری فعلا راستی مامان زهرا ومرجان جون  هم زنگ زدن حالت روپرسیدن

اینم ازداستان واکسن دخی جییییییییییییییییییییییییییییییییییگر من

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان اریانا
21 آبان 92 23:44
سلام .وای این بنیتای خوشگل .الهی ...خدایا ..تبریک می گم .من خیلی وقت نت نمیام .کی به دنیا اومدی ..ماشالله 2ماهه شدی ،خیلی خوش اومدی .جه قدر هم نازی خدا حفظت کنه