23 هفتگی دخملی گلممممممممم
سلام بنیتا گلی چطوری مامانی؟؟؟؟؟؟؟؟یه وقتایی حسابی مامان رو اذیت میکنی میگیری میخوابی تکونم نمیخوری نمیگی مامانی که اینهمه منتظراومدن عزیز دلشه نگران میشه تند تند ابراز وجود کن باشه دختر گلمممممممممم
دیروز رفتیم دکتر برای چکاپ هر بار دکتر گوشی رو میذاره صدای قلبت رو بشنویم بابایی چشماش از ذوق برق میزنه هرچند یه کم خودداره زیاد به روی خودش نمیاره ولی موقع شنیدن صدای قلبت دیگه نمیتونه جلوی خودش رو بگیره کلی ذوووووووووووووووق میکنه ولی مامانی بازم نگران این هست که چرا کم وزن اضافه میکنه البته دکتر راضیه ولی من میترسم شما کوچولو موچولو باشی خودم اصلا مهم نیستم
روزایی که از خونه میرم بیرون امکان نداره یه چیزی واسه شما دختر گلم نخرم کلا دیگه کنترل از دستم دررفته کلی چیزای خوشگل موشگل برات خریدم حالا بعدا عکسشو میذارم که بزرگ شدی ببینی
امروز خانم همسایه طبقه بالا رو توی پارکینگ دیدم تازه فهمید باردار هستم وقتی فهمید نی نی دختره کلی تبریک گفت وذوق کرد امیدوارم بتونم نه فقط مادر خوب بلکه دوست خوبی برات باشم بهترینم دختر بی همتای من
بنیتای گلم با تمام وجودم میپرستمت عزیزم عاشقتممممممممم عزیزترینم هستی اینو حتی با جرات به بابایی هم میگم بیشتر از دخترم هیچکس رو توی دنیا دوست ندارم بذار بابایی هم بدونه میدونم که بابات هم بیشتر از تو هیچکس رو توی دنیا دوست نداره نمیدونی درروز چند بار میاد دستش رو میذاره روی شکم مامانی میگه دختر من چطوره تکون میخوره یانه خدایی بابای خیلی خوبی داری اینو مطمئن باش پدرت یکی از بهترین باباهای دنیا میشه
دخترم ای شیرین تر از شهد عسل
دخترم صد شعر نو یکصد غزل
دخترم زیباترین رنگین کمان
آفتاب روشن این آسمان
دخترم یک عالمه مهر و وفا
برترین پیمانه جود و سخا
دخترم گلدان گلهای بهار
دانه ی یاقوت زیبای بهار
دخترم بر درد بی درمان شفا
یک ملک در ظاهری انسان نما
دخترم الماس انگشتر نشین
شاهکاری نیست زیبا تر از این